سلام.

1- سال دوم یا سوم هجری بود.
حضرت حبیب(ص) به دیدن دخترشان(س) رفته بودند که
قنداقه‏ی پسر بزرگ حضرت حیدر(ع) را نزدشان آوردند.
فرموده باشد که آیا برای‏اش نامی گذاشته‏ای؟
و جواب شنیده بودند که بر شما پیشی نمی‏گیریم.
حضرت حبیب(ص) هم فرموده بودند که من بر خدا پیشی نمی‏گیرم...

جبرئیل آمد با سلام و تهیت پروردگار و ابلاغ کرد که
«علی(ع) در نزد تو به منزله‏ی هارون است در نزد موسی،
پس نام فرزند را به اسم فرزند هارون نام گذاری کن.»
چنین بود که پسر بزرگ‏وار حضرت حیدر(ع)، حسن(ع) نام گرفت؛
همان شبّر به زبان عبری.*
جان‏ام به قربان مقدم‏اش.

2- مجیرخوانی‏ات تمام شد رفیق.
ان‏شاءالله سبک شدی از گناه،
فارغ شدی از هموم،
آماده‏ی شب‏های سرنوشت شدی؛
شب‏های مناجات مسجد کوفه،
شب‏های قدر حضرت صدیقه(س)،
شب‏های تنزّل ملائکه و روح،
شب‏های صاحب زمان(عج).

... حیف اگر در شب قدر، قدر خود نشناسی

* برگرفته از اینجا

یا علی